ابتدا تشکر می کنم از لطفی که داشتید و من اصلا ناراحت نشدم ولی خواستم بگویم در بین این همه مطلب که در اینجا وجود دارد دیدید چقدر سریع متوجه نوشته شدم زیرا افکار شما دقیقا در سطحی قرار گرفت که من آن را خواندم و متوجه عمل شما شدم بدون این که حتی جنابعالی را بشناسم

اما نکته دیگری مطرح فرمودید در خصوص ارتباطتان با دوست عزیزتان در هنگامی که این ارتباط بصورت فکری است مثلا تماس با یگدیگر یا گفتن یک مطلب این موارد همان ارتباط فکری است بین شما و دوستتان اما در خصوص دل دردی که شما و دوستتان هر دو با هم داشتید این تله پاتی نیست اما اگر مثلا شما بیمار می شدید و ایشان سریعا با شما تماس می گرفتند و می گفتند مثلا دلت درد می کند و من متوجه آن شدم این تله پاتی است زیرا ما از نظر فکری با هم در این دنیا خیلی سریع می توانیم ارتباط برقرار کنیم البته با شروطی که خدمتتان عرض کردم شاید در بعضی فیلم ها دیده باشید فردی در بدن عروسکی سوزن فرو می کند و ان شخص بخصوص احساس می کند قسمتی از بدنش درد گرفته است این حالت وجود دارد و البته وجود سوزن و عروسک در دست تنها یک نماد است برای نشان دادن در فیلم ولی شما می توانید با تمرکز بروی فردی و نقطه ای از بدن همان شخص همان درد را بوجود آورید خیلی از دوستانم در روزهای اول آموزش باورشان نمی شد و وقتی در سطح خاصی رسیدند آنقدر شگفت زده می شدند که گاهی در ابتدای صبح یا بسیار دیروقت با من تماس می گرفتند و فریاد می زدند که توانسته اند این کار را انجام دهند که البته بعد از مدتی خودشان متوجه می شدند این گونه کارها تنها برای یک مرحله ابتدای است و بعد ها حتی به فکر چنین کاری هم نمی افتادند

در انتها از جنابعالی هم بخاطر نوشته تان و هم مطلبی که فرمودید سپاسگزارم

milad232

میلاد جان ،اگر اسمتان را اشتباه نگفتم که در نظر خواهی مطلبی لطف کردید نوشته اید که 19 ساله هستید و با متافیزیک نیز آشنا و بیشتر تمرکز بروی هیپنوتیزم دارید

میلاد جان تمامی این علم ها متاسفانه بخاطر شاخ و برگ های متفاوت به بیراه کشیده شده است و این شما هستید که باید با هوشیاری مراقب آموزش ها باشید مهمترین درس در همان روش های هیپنوتیزم تمرکز می باشد البته تمرکز می تواند برای شخصی در یک اطاق تاریک و سکوت کامل و برای شخص دیگر در وسط خیابان انقلاب در ساعت 6 بعد ازظهر با آنهمه سرو صدای ماشین پس نمی توان حتما گفت باید شما بروید در اطاقی تمرکز کنید که سکوت مطلق باشد من پس از سالها متوجه شدم این نحوه آموزش بصورت یک نسخه پیچیده شده برای همه کاملا اشتباه است در تاریخ خودمان بوعلی سینا در وسط بازار مس کر ها با آنهمه صدای چکش مشغول خواندن کتابی بسیار مشکل بود زیرا بوعلی واقعا بروی کتاب تمرکز کرده بود این مهم است نکته ای را به عنوان یک دوست خدمتت عرض می کنم بخودت توجه کن در چه زمانی و چه مکانی می توانی بهترین تمرکز را داشته باشی در هنگام نگاه کردن تلویزیون یا مثلا گیتار زدن یا هنگام نمی دانم قدم زدن و سعی کن در آن زمان موارد آموزشی در کلاس هیپنوتیزمی را که می روی همان زمان تمرین کنی ( البته شاید بگوی این که موجب عدم تمرکزم می شود باید بگویم اصلا اینطور نیست البته یک سری راهکار دارد ولی همان زمان سعی کن امواج فکری را بالا و بالا ببری ) به شما نیز توصیه می کنم به گیتاریست ها یا جازیست ها هنگام نواختن نگاه کنید چطور در کاری که می کنند غرق شده اند این همان زمان است که می توانند با عشق یا معبود یا هر کس دیگری در تماس قرار بگیرند حتی افرادی که در این دنیا نیستند ولی موج آنها هنوز وجود دارد

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: